به گزارش نماینده،موضوع هستهای علاوه بر اهمیت مباحث فنی، از منظر راهبردی و استراتژیک نیز به یکی از اصلیترین مسائل کشور طی ۱۰-۱۲ سال گذشته تبدیل شده و چگونگی مدیریت این موضوع و آنچه در توافق نهایی احتمالی در سه ماه آینده خواهد گذشت، میتواند بر بسیاری از مؤلفههای قدرت ملی و امنیت ملی در ایران تأثیرگذار باشد.
بهمنظور بررسی ابعاد مختلف فنی و بهویژه راهبردی موضوع هستهای،خبرگزاری تسنیم، با دعوت از آقایان فریدون عباسی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی و مهدی محمدی کارشناس مسائل راهبردی هستهای به واکاوی زوایایی پرداخته است که به نظر میرسد برای درک بهتر از "آنچه درباره تأسیسات هستهای و فضای سیاسی کشور در این باره تاکنون گذشته و آنچه در مسیر پیشِرو باید بدان توجه ویژهای داشت" از اهمیت بالایی برخوردار است.
دو کارشناس شناخته شده این حوزه، در این میزگرد که بیش از ۲ و نیم ساعت به طول انجامید نکات مهمی را در حوزه تخصصی خود مطرح کردند. آنچه در ادامه میآید مشروح اظهارات فریدون عباسی، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی را در زیر میخوانید:
خبرنگار سیاسی تسنیم در ابتدا از فریدون عباسی پرسید: بهعنوان یک سوال مقدماتی در خصوص بحثهای فنی بحث را آغاز کنیم. به نظر شما آن کفی از تأسیسات و داشتههای هستهای که نباید درباره آن به هیچ وجه مذاکره کنیم، چیست؟ گفته میشود آقای صالحی در مورد بعضی از تأسیسات میگویند ما بعضاً اصلاً به چنین تأسیساتی نیاز نداشتیم و برخی از آنها برای خودمان خطر داشت و خودمان داشتیم با دست خود برای خود خطر آفرینی میکردیم! و آمریکاییها ما را از این خطر دور کردند. لذا سوال مشخص ما این است که شما به عنوان رئیس سابق سازمان انرژی اتمی فکر میکنید تأسیسات پایهای که ما باید داشته باشیم که بتوانیم بگوییم ما واقعا دارای فناوری هستهای هستیم چه چیزهایی است؟
عباسی در پاسخ به این سئوال خبرنگار تسنیم گفت: ما باید به چند موضوع به طور اساسی نگاه کنیم، اول اینکه هر پروژه صنعتی که میخواهد شکل بگیرد یا هر کاری که میخواهد انجام شود، ابتدا باید در خصوص آن نیازسنجی انجام شود، بعد در خصوص آن امکانسنجی شود و طراحی مفهومی صورت بگیرد؛ اینها مقدمات هر کاری است، یعنی نه تنها در مباحث فنی، بلکه در حوزه علوم انسانی نیز اگر کاری میخواهد انجام شود باید نیاز آن معلوم شود که برای چه آن پروژه میخواهد رقم بخورد و برای آن بودجه تأمین شده و اجرا شود؟
وی افزود: اگر ما در شروع دهه ۵۰ هجری شمسی به قیمت نفت نگاه کنیم، قیمت نفت بالا رفت و در رژیم گذشته میبینیم که بر حسب آن افزایش قیمت نفت، برنامههای توسعه هم برای ایران رقم زده شد؛ مثلاً در صنایع خودرو یا واردات خودرو میبینیم یک دفعه روند مسافرتها به خارج در رده قشر متوسط جامعه و کارمندان آن زمان، زیاد میشود و اینها بیشتر به اروپا و کشورهایی مثل فرانسه و آلمان رفته و خودرو میخرند و میخواهند هزینه سفرشان را از آن راه درآورند که هنوز بقایای آن ماشینها در تهران یا مراکز استانها وجود دارد؛ این مسئله بین سالهای ۱۹۷۶ تا ۷۹ ۱۹، یعنی قبل از پیروزی انقلاب بود.
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی خاطر نشان کرد: همان زمان میبینیم که برنامههای توسعه طوری برنامهریزی شده است که برای انرژی و تأمین برق در کشور حدود حداقل ۱۰ هزار مگاوات برق هستهای در نظر بگیرند و پیشبینی کردند با استفاده از نظر مستشاران خارجی و یک سری افرادی که در داخل کشور دارای سواد و تخصص لازم هستند نظر رژیم گذشته را به سرمایهگذاری در این زمینه جلب کنند.
وی با بیان اینکه درآمد نفت هم گشایشی بوده که بیایند در صنایع مختلف از جمله هستهای سرمایهگذاری کنند، تصریح کرد: ما میبینیم طبق مشاورههایی که به رژیم گذشته دادهاند، رژیم پهلوی میگوید من سوخت نیاز دارم، سوخت را باید از کجا تامین کرد؟ آن موقع هنوز اکتشافات در داخل کشور صورت نگرفته بود، اینها در معادن شناخته شده دنیا سرمایهگذاری کردند و سهم خریدند، مثلاً در نامیبیا شریک شدند. بعد دیدند در حوزه چرخه سوخت به غنیسازی نیاز دارند، برای همین در کارخانه اوردیف فرانسه که چند ملیتی هم بود، سرمایهگذاری کردند و ۱۰ درصد سهام آن را خریدند که اورانیوم غنی شده را هم تأمین کنند. بعد به دلیل ارتباطاتی که با اروپا داشتند و بعضاً در صنعت ما کسانی هم بودند که فارغالتحصیل فرانسه یا آلمان بودند، با فرانسه و آلمان به عنوان ۲ کشوری که سازنده راکتور هستهای است و تجارب لازم را داشت قرارداد بستند که در دارخوین، بین آبادان و اهواز، و در بوشهر راکتور هستهای بسازند، یعنی در شروع چیزی نزدیک به ۴۲۰۰ مگاوات را قرارداد بستند و برای بوشهر نیز امکان توسعه بین ۴ تا ۶ نیروگاه هم پیش بینی شده بود که البته هنوز هم این ظرفیت را دارد. پس وقتی ما به گذشته نگاه میکنیم میبینیم که برنامههای زیادی درباره فناوری هستهای در نظر گرفته بودند.
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با طرح سئوالی مبنی بر اینکه آیا وقتی انقلاب میشود یا تغییر رژیم در یک کشور صورت میگیرد نیاز آن به انرژی هم تغییر میکند؟ اظهار داشت: برنامههای توسعه با مشورت مستشاران خارجی برای رژیم گذشته صورت گرفته بود، در صورتی که آن موقع هم، ما نفت و گاز داشتیم، پس چرا هستهای برای کشور ما پیشبینی شده بود؟! این یک سئوال اساسی است، آیا این کار لازم بوده یا فقط استعماری بوده یا برگرداندن بخشی از درآمدهای نفت به اروپا برای حل مشکلات اقتصادی آنها بود؟ خب! کارهای دیگر و حتی خیلی راحتتری هم میشد انجام داد ولی چرا در مسئله هستهای سرمایهگذاری شد؟!
عباسی با بیان اینکه توسعه در هر کشوری نیاز به برق دارد و عقل هم حکم میکند که برق یا به طور کلی انرژی از یک یا دو روش تولید نشود، گفت: مثلاً برای برق روشهای تولید متنوعی وجود دارد که یکی از آنها هستهای است؛ حالا در کشور ما هر کسی درس میخواند و سلول خورشیدی یاد میگیرد میگوید فقط خورشید، یکی دیگر سیالات میخواند و باد را در نظر میگیرد و میگوید فقط ما در کشور باد داریم و میتوانیم برای تولید برق از باد استفاده کنیم, برخی در زمینه نفت و گاز تخصص دارند و میگویند که ما منابع عظیم نفت و گاز داریم و فقط تنها آنها را ملاک میدانند ولی برای تولید انرژی چیزهای دیگری هم وجود دارد.
وی افزود: اگر ما بیاییم از دستاوردهای فکر بشری استفاده کنیم، میبینیم برای کشورها با توجه به اینکه چقدر بارندگی و سد دارند، "برق آبی" یا "روشهای تلفیقی" را پیشنهاد میکنند، زیرا هر دفعه که یکی از اینها آسیب ببیند یا نوسانات قیمت بازار وجود داشته باشد یا منابع اولیه دچار مشکل شوند، تنوع انرژی اجازه دهد که آن کشور بتواند توسعهای پایدار داشته باشد. وزارت نیروی ما بعد از تلاطماتی که بعد انقلاب در افکار مدیران و کارشناسان داشت در سال ۹۰ پیشبینی کرد و گفت که ما در ۱۴۱۰ باید ۱۲۰ یا ۱۳۰ هزار مگاوات برق نصب شده داشته باشیم و سهمی از آن را نیز به هستهای اختصاص داد. خب! چقدر سهم هستهای شد؟ فکر میکنم بین ۸ تا ۱۰ درصد، یعنی با توجه به سدهایی که زده شده و نفت و گازی که داشتیم، اصول علمی که توسط کارشناسان وزارت نیرو دنبال شده، کشور را از بُعد کارشناسی به این رسانده که حدود ۱۰ هزار مگاوات برق هستهای در ۱۴۱۰ داشته باشیم.
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با اشاره به زمان ساخته شدن راکتورها تصریح کرد: هر راکتور بین ۵ تا ۸ سال طول میکشد تا ساخته شود، البته اگر اینها از نوع ۳۶۰ مگاوات باشند، متفاوت است. ما میبینیم که در بحثهای فعلی یک چیزهای دیگری مطرح میشود. مثلاً ما قبلاً بحث ۱۳ یا ۱۴ هزار مگاوات را داشتیم ولی الان یک دفعه از راکتورهای ۱۰۰ یا ۳۶۰ مگاوات که از آنها هنوز هیچ نتیجهای نگرفتیم، صحبت میکنیم، آن هم با این دیدگاه که اینها هم آب شیرینکن هم هستند و هم برق تولید میکنند و حرفهایی میزنیم که مردمی که در سرزمین خشکی مثل ما آب نیاز دارند، میگویند که چقدر خوب است راکتور ۱۰۰ مگاوات داشته باشیم، این یعنی کاری که برای آن نیازسنجی و امکانسنجی درستی نشده است که آیا این راکتور از خارج خریداری میشود یا میخواهد داخلی کار شود و بومیسازی شود. ما بحثهای بومیسازی را راجع به راکتور دارخویین و راکتور ۱۰۰۰ مگاوات داشتیم، سرنوشت اینها چه خواهد شد؟!
وی با بیان اینکه همه بحثهای مربوط به هستهای سیاسی شده و به کار شتابزدهای که در ژنو صورت گرفت، گره خورده است، اظهار داشت: افرادی بر سرکار آمدند که چندسال از صحنه اجرایی کشور دور بودند، حالا دوباره وارد صحنه اجرایی شدند و با مشکلی مواجهاند که میخواهند آن را حل کنند، آن مشکل، مشکل اقتصاد است. حالا اقتصاد را به چه چیزی وصل میکنند؟ به موضوع هستهای. یعنی این کار یک جور "فرصتطلبی" و "بازی با سرمایههای ملی و آینده کشور" است، زیرا اقتصاد ما به صنعت هستهای گره نخورده است.
عباسی اضافه کرد: ما اساساً وقتی ماهیت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را در نظر بگیریم میبینیم که از ابتدا این نظام را میخواهند از بین ببرند. ماها که سنمان به آن دوران انقلاب میرسد و جوان بودیم و تجربه کردیم، میبینیم ابتدا از آزادیهای سیاسی سوءاستفاده کردند و کودتای رسانهای علیه آن افراد پیروز انقلاب راه انداختند، یعنی با شخص حضرت امام (ره) و رهبری ایشان درگیر شوند، خب! این حمله و تک رسانهای توسط نیروهای انقلاب دفع شد.
وی افزود: قاعدتاً طبق فرمولهای مرسوم سراغ کودتاهای نظامی میروند و میبینیم این کوتادی نظامی نیز به همت نیروهای مسلح و هوشیاری مردم به ثمر نمیرسد، باز از فرمولهای شناخته شده تحمیل جنگ به یک کشور انقلابی استفاده میکنند، برای اینکه اقتصاد کشور را مختل کنند، زیرا آنها نتوانسته بودند با کارهای سیاسی این کار را انجام دهند و میخواستند خوزستان، ایلام و مناطق نفتخیز را از ایران جدا کنند ولی باز رفتار اجتماعی مردم ایران که برخاسته از روحیات انقلابی بود، باعث میشود که این پدیده هم محقق نشود، یعنی نتوانند اقتصاد ایران را فلج کنند.
عباسی با اشاره به تلاش غرب برای ایجاد دگرگونی در داخل کشور گفت: ما میبینیم این روش و رویه مستمر ادامه داشت، یعنی سعی شده که از داخل دچار دگرگونی بشویم ولی باز گفتمان انقلاب بگونهای موضوع را پیش برده که بهخصوص در دوران دفاع مقدس مدیر و کارشناسان زیادی در کشور تربیت شدند که توانستند جایگزین بخش مستشاری قبل انقلاب شوند. همین موضوع استمرار پیدا کرد تا ما به موضوعی مثل موضوع هستهای برسیم که یک پروژه محوری است.
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با تأکید بر اینکه پروژههای محوری برای کشورها مهم هستند، زیرا بقیه نیازها یا تکنولوژیهای مورد نیاز یک کشور سرریز فناوری و تکنولوژی آن کشور در موضوعات مهم و راهبردی است، تصریح کرد: صنعت هوایی برای یک کشور بسیار مهم و محوری است و صنایع خودرو و صنایع خانگی از آن منشعب میشود، یعنی اگر میخواهیم خودروی با کیفیت و یا صنایع خانگی خوب داشته باشیم که در بازار جهانی بتوانیم رقابت کنیم میبایست به صنعت هوایی و هوافضا خیلی بها بدهیم و در این راه هزینه کنیم.
وی با بیان اینکه بحث دیگری در رابطه با هستهای مطرح میشود که من میخواهم آن را از بُعد فلج کردن اقتصاد کشور بررسی کنم، تصریح کرد: دشمن با اینکه در ابتدای پیروزی انقلاب و دوران جنگ شکست خورده است، روش طولانی مدتی را برنامهریزی کرد که برای ممانعت از پیشرفتهای ما از قوانین مجامع بینالمللی استفاده کند و سرویسهای جاسوسی خودش را بکار بگیرد و ما را در مجامع بین المللی محکوم کند و یک اجماعی را در سازمان ملل علیه ما ایجاد کند.
عباسی با بیان اینکه موضوع هستهای مانند موضوعاتی همچون هوافضا تکنولوژی محوری است که میتواند تخصصهای مختلف را حول خودش جمع کند، اظهار داشت: دقت کنید حاصل تحریمها این است که با توجه به مسائلی که پیش میآورند ما را از نظر اقتصادی در موضوع هستهای تحت فشار بگذارند و از آن استفاده کنند تا رفتار نظام ما را عوض کنند یا اینکه به نابودی ما فکر کنند.
وی با اشاره به تلاش سرویسهای جاسوسی قبل از سال ۲۰۰۳ تصریح کرد: جا دارد که من به قبل از سال ۲۰۰۳ اشاره کنم که اصلاً موضوع چیست و سرویسهای جاسوسی در آن سالها و بعد از آن چه نقشی داشتند و چطور کار خود را عوض کردند و اینکه آن اتفاقات بالاخره در ۲۰۱۱ منجر به چه گزارشی از طرف آقای آمانو به شورای حکام میشود. این موضوعی است که قبلاً هم در جاهای مختلف اشاره کردم ولی کمتر کسی بهخصوص تیم مذاکرهکننده به آن توجه کرد.
رئیس سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه روح برنامه اقدام مشترک ژنو خیلی مهم است، از این لحاظ که روح آن "انرژی" است یا "سلاح" است؟ اظهار داشت: این مسئله مهم است که برنامه اقدام مشترک در شروع با چه روحی و با چه عقبه ذهنی نوشته شده است و اینکه بعداً ما در لوزان سوئیس چه چیزهایی را دوباره مکتوب کردیم و چه تبعاتی برای کشور دارد و بعد به گزارش ۲۰۱۴ آمانو بعد از برنامه اقدام مشترک ۹۲ اشاره میکنم و یک جمعبندی راجع به آن خواهم داشت.
خبرنگار سیاسی تسنیم از فریدون عباسی پرسید: آقای دکتر عباسی گفتید انرژی هستهای مثل صنعت هوافضا جزو فناوریهای محوری است و پیشرفت و رشد بسیاری از فناوریها وابسته به این است که حتما باید چنین فناوری داشته باشیم. این موضوع را بیشتر توضیح دهید، زیرا بخشی از مردم به دلیل عملیات روانی دشمن فکر میکنند که واقعا هستهای مسئلهای خیلی جزو فناوریهای کلیدی نیست و میارزد که این فناوری را به غرب تقدیم کرده و بخشی از تحریمها را برچینیم. نکته دیگر در مورد بحثهای لوزان و توافق ژنو است، در مورد اتفاقاتی که راجع به اراک و فردو و تحقیق و توسعه افتاده، چه نظری دارید؟
عباسی با اشاره به تجربه جمهوری اسلامی در دوران دفاع مقدس گفت: دوران دفاع مقدس یک عرصه وسیعی گشود تا ظرفیتهای کشور آزاد و شناسایی شوند، یعنی اینکه نه فقط آزاد شوند، بلکه برای کارهای بعدی شناسایی شوند. اداره ۱۰۰۰ کیلومتر مرز زمینی و گستره دریا و هوا بدون استفاده از بخش مستشاری خارجی باعث شد خیلی از افرادی که شاید در این کشور به چشم نمیآمدند، حتی تحصیل کرده هم نبودند، امکان بروز استعدادهایشان به وجود آید.
وی افزود: شاید ما تعداد نیروهای کمتری داشتیم ولی مانند ارتش عراق از نیروی خارجی استفاده نمیکردیم و نیروی مردمی خودمان کار میکردند. همزمان نیز دانشگاهها هم در سال ۶۲ بعد از تعطیلی سال ۵۹ بازگشایی شدند، این یعنی اینکه یک سیستم هوشمندی در ایران وجود دارد که میداند حوزههای تخصصی کشور درست است که درگیر جنگ و دفاع است ولی ما آینده کشور را میخواهیم بسازیم و در حین اداره جنگ باید به بعد از جنگ هم حتما توجه کنیم.
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی خاطر نشان کرد: این است که دانشگاهها شروع به کار کردند و چون فضا، فضای انقلابی بود جوانها بیشتر از دوران قبل از انقلاب درس میخواندند و احساس تکلیف میکردند، استادهایی هم که مانده بودند روحیات انقلابی داشتند و حاضر بودند بیش از ظرفیت خود درس بدهند. همچنین برای اینکه ظرفیتهای دانشگاههای دولتی پایین بود اساتید به دانشگاه آزاد میرفتند تا بخش دیگری از استعدادهای کشور معطل نماند و با بودجه مردمی در دانشگاه آزاد درس میدادند. به این ترتیب زمینههای رشد علمی در کشور فراهم میشد.
وی با طرح سئوالی مبنی بر اینکه رشد علمی کشور چگونه خودش را نشان میدهد تصریح کرد: سرآمد علم و تکنولوژی در هر کشوری صنعت نظامی است و شما میبینید سرآمد علم و تکنولوژی در آمریکا، انگلیس، روسیه، چین و ... صنعت نظامی است و سرریز صنایع نظامی به صنایع دیگر میرود، یعنی همیشه تکنولوژی و فناوری در حوزههای نظامی شناسایی شده و رشد کرده و بعد وارد مثلاً صنعت خودرو یا خانگی میشود. مثالی در مورد صنایع هوایی زدم، یعنی دفاع در هر کشوری اولویت دارد، حتی گرسنگی میکشند که بتوانند از کشورشان دفاع کنند.
"ما هم به دلیل اینکه جنگ را تجربه کرده بودیم و میخواستیم از کشورمان درست دفاع کنیم تا بعداً دیگر کشورمان را تهدید نکنند، قاعدتاً استعدادهای کشور به سمت صنایع دفاعی رفت. بعد از این موضوع صنایع محوری شکل میگیرد که اگر یک هدفگذاری درست انجام شود، حاصل آن آموزشی که در دانشگاه ما داده شده را در آن پروژههای محوری میبینیم."
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه وقتی ما به سمت این میرویم که بخشی از نیاز خود را به برق از طریق هستهای تأمین کنیم حتما باید به مواد اولیه بپردازیم، اظهار داشت: حالا اگر آن بخشهای تخصصی و رشدها را در تمامی رشتهها نداشتیم اصلاً نمیتوانسیم ماشینی مثل ماشین سانتریفیوژ را حتی کپیسازی کنیم، چه برسد به اینکه آن را بومی کنیم. مرتب شعاری را برای جامعه تکرار میکنند که انگار چرخیدن چرخ زندگی مردم در ارتباط با چرخیدن روتور سانتریفیوژ است، یعنی علت اینکه ما مشکل اقتصادی و تورم داریم و اجاره خانهها بالاست این است که این ماشین میچرخد و این اختلالات را در زندگی مردم ایجاد میکند، در صورتی که عکس این است. چرخ زندگی مردم میچرخید، چون رشد علم و فناوری هستهای کشور باعث شده بود اشتغال در داخل به وجود بیاید، همین که ما جلوی مهاجرت فکر را میگیریم این فکر در داخل کشور میماند و محصولات جدیدی را پیشبینی میکند که در داخل ساخته شود و تخصصش را نگه میدارد، یعنی به جای اینکه آن را در اختیار خارجی بگذارد، در داخل فکر میکند و باعث توسعه میشود.
وی با طرح سئوالی مبنی بر اینکه توسعه در بحثهای فنی - مهندسی، ساخت و تولید و در بحثهای مدیریت، حتی مدیریت صنعتی، اداری و ... خودش را کجا نشان داده؟ گفت: اینها در یک ماشین پیچیدهای مثل سانتریفیوژ خودش را نشان داده است. پس ببینید، چرخیدن چرخ سانترفیوژ باعث چرخیدن چرخ زندگی مردم و ایجاد اشتغال در داخل بوده که یک نمونه کوچکش در سانتریفیوژ خود را نشان میدهد.
عباسی افزود: حالا چرا مسئله هستهای این مقدار در جامعه ما بزرگ شده است؟ به دلیل اینکه نتوانستند از رشد علمی - فنی ما جلوگیری کنند، آمدند از فرصتهایی استفاده کردند، آن فرصتها چیست؟ وقتی ما یک سری شتاب داریم و تجاربی در بحث معاهدات بینالمللی نداریم، کار ساده انجام میدهیم و این را به آژانس اطلاع نمیدهیم، از این جمله من کسی سوءبرداشت نکند.
رئیس سازمان انرژی اتمی خاطر نشان کرد: به عنوان مثال، این امکان در هر کشوری وجود دارد که ۱-۲ استاد به دانشجویی موضوع تحقیق دهند که این موضوع از نظر تطابق با کنوانسیونهای بینالمللی، شیمیایی، هستهای و ... الزاماتی دارد که باید این را به آن مرکز کنوانسیون اطلاع دهید. مثلاً اگر ۲ استاد ما در خصوص انرژی اتمی موضوعی را به دانشجوی فوق لیسانس بدهند، دانشجو و استاد هم نمیدانند معاهده چیست، کسی هم بر این کارها نظارت نمیکند، یعنی اینگونه نیست که همه چیز در اینجا تحت کنترل باشد، بعد دانشجویان کار میکنند و اصلاً فکر نمیکنند باید به مدیریت داخلی اطلاع دهند چه رسد به خارجی، این موضوعی میشود که آژانس میتواند دست روی آن بگذارد و ۴ سال روی آن کلنجار برود که شما میخواستید چشمه نوترون تولید کنید و بعد میگویند چشمه نوترون در سلاح به کار برده میشود. خب، چشمه نوترون در چاه نفت و بابت آنالیز مواد هم استفاده میشود، چرا آنها را نمیگویند؟! فقط این را تاکید میکنند که چشمه نوترون در سلاح استفاده میشود. من که تخصصم نوترونی است هنوز نمیدانم که آن چشمه خاصی که آژانس به ما گیر داد و ۴ سال با ما بحث میکرد اصلاً در سلاح استفاده میشود یا خیر، زیرا ما بلد نیستیم، اساساً آن چشمه استفاده میشود یا تکنولوژی دیگری استفاده میشود.
"نگاه کنید، در این رابطه خلط مبحث میشود. آژانس قادر است به راحتی از کنار این مطلب بگذرد و ادعا کند این یک "تز" فوق لیسانس بوده است، اما دستور دارد که روی این موضوع نسبت به ایران بهانهجویی کنند. از نظر من جاسوسیها در رابطه با فناوری هستهای ایران از قبل از سال ۸۲ صورت گرفته است. ما قبل از سال ۸۲ با جاسوسی پیرامون هر تخصصی که قابلیت بهرهگیری در زمینه پروژههای استراتژیک دارد مواجه شدیم که تخصص هستهای نیز شامل آن میشود."
عباسی خاطر نشان کرد: به صورت حضوری یا در سفرهای خارجی با این افراد متخصص هستهای صحبت میشد و از آنها اسم میخواستند. حتی با بنده نیز در اواخر سال ۸۱ یا اوایل سال ۸۲ صحبت کردند و نام تعدادی از متخصصین هستهای را از من میخواستند با این بهانه که «ما از جانب فلان کشور مسئول هستیم و با این متخصصین جلسهای بگذاریم و صحبت کنیم» اسامی را میخواستند یا همان موقع به دروغ میگفتند از دفتر فلان مسئول تماس میگیرند و شماره تلفن و نامی که میگفتند نیز دقیقا مربوط به همان مکان بود اما آن شخص خودش صحبت نمیکرد افراد نخبه دانشگاهی نیز به دلیل عدم آشنایی با فنون جاسوسی و تخلیه اطلاعاتی به آنها اسم میدادند. البته موضوع مربوط به حال نیست بلکه مربوط به گذشته است که عوامل سرویسهای جاسوسی با تخلیه تلفنی یا حضوری، اطلاعاتی را از پیشرفتهای علمی و فنی ایران میگرفتند و اطلاعات غلطی نیز به آن اضافه کرده و به خارج دادند. این موضوع بهانه آژانس برای ایجاد مناقشات با ایران قبل از سال ۲۰۰۳ بود.
وی افزود: زیرکی خاصی در فرآیند اجرایی مذاکرات است و یکی از شگردهای تبلیغاتی که موافقین این توافقهای بد دارند این است که تلاش میکنند همه چیز را به دولت نهم و دهم ارجاع دهند به این معنی که افرادی که دنبال گفتمان انقلاب هستند مورد خطاب قرار بگیرند. به این شکل که عدهای تندروی کردند و کارهایی کردند که برای کشور این مشکلات به وجود آمد. در صورتی که تمام تحریمها و گزارشات بخصوص گزارش آقای آمانو به شورای حکام و گزارش شورای حکام به سازمان ملل که منجر به قطعنامههای مختلف علیه ایران شد، ریشه در گزارشهای قبل از سال ۲۰۰۳ دارد.
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه مردم باید حتما به این نکته دقت کنند که جمعآوری این گزارشها توسط مأموران آژانس اتمی از دولت سوم ما تا دولت نهم ما بوده است، اظهار داشت: رشدعلمی-فنی, بازگشایی دانشگاهها در زمان چه کسی صورت گرفته است؟ در سال ۶۲ چه کسی رئیس دولت بوده و تا سال ۷۶ چه کسی رئیس انرژی اتمی بوده است؟ مگر این رئیس انرژی اتمی جزو فعالین کارگزاران نیست؟ از سال۷۶ چه کسی رییس دولت و چه کسی رییس انرژی اتمی بوده است؟ مسائلی که ایران با یک دستگاه بین المللی مثل آژانس دارد که بنده معتقدم که همه اینها سند ساختگی است، به این دلیل است که آنها در مذاکرات علیرغم اینکه ما خواستار رؤیت اسناد آژانس بودیم اما آنهاحاضر نشدند اسناد را به ما نشان دهند.
عباسی با بیان اینکه ما با آژانس مذاکره سازنده میکردیم و روند ما رو به جلو بود اما امنیت کشور را به خطر نمیانداختیم، تصریح کرد: ما در مقابل ادعاهای آژانس از آنها سند طلب میکردیم. در این رابطه لازم است بابت کار خوب آقای آمانو و همکارانش، آنها را تحسین کنم. آنها در گزارش شماره ۶۵ که در سال ۲۰۱۱ به شورای حکام دادند، مجموع ادعاهای آژانس هستهای را آوردند. این مسئله برای ما خوب است که بدانیم که در پس مذاکرات هستهای، ابعاد نظامی احتمالی پرونده هستهای ما نهفته است.
وی با بیان اینکه در گزارش GOV/۲۰۱۱/۶۵ درخصوص ابعاد نظامی احتمالی پرونده هستهای بحثهایی مطرح شده است، تصریح کرد: تمام مواردی که بنا به اظهارات آقای آمانو _چون با امضای امضای وی این گزارش به شورای حکام رفته است_ در مورد ساخت یک سلاح هستهای میتواند وجود داشته باشد، در این گزارش آمده است. من تا قبل از مطالعه این گزارش نمی دانستم چه فعالیتهایی باید انجام شود تا بتوان سلاح هستهای تولید کرد! مجموعه فعالیتها و آزمایشهایی که برای تولید یک سلاح هستهای نیاز است در این گزارش ادعایی آقای آمانو وجود دارد.بنده تمام بندهای این گزارش را خواندم.
عباسی اضافه کرد: آیا این تخصصها در جامعه ما وجود ندارد؟ در جامعه ما و هر جامعه پیشرفته دیگری که از نظر صنعتی و دانشی رشد کرده باشد، صاحب این تخصصهاست و برای نیازهای صنایع نظامی، نفت، سدسازی و نیرو یک سری شبیه سازی کرده است. محاسبات و آزمایشاتی انجام می دهد. اما آژانس هستهای سندسازی کرد و یک برنامهای را برای ما پیش بینی کرده اند. در گزارش ۲۰۱۱ آنها میگویند که «ما این موارد را بررسی کردیم و این اسناد با یکدیگر سازگار هستند» یعنی آژانس این اسناد را تایید میکند. در مذاکرات حضوری که ما در طول دو سال و نیم یا سه سال داشتیم (من در دو سال و نیم از این مذاکرات حضور داشتم) در جلسات مختلف بحث ما با آژانس این بوده است که ایران تعامل میکند. شما(آژانس هستهای) اسناد را نشان دهید تا ما با توجه به اسناد پاسخ شما را بدهیم ما آژانس میگفت: «ما سندی نشام نمیدهیم اما شما پاسخ دهید.»
وی خاطر نشان کرد: ما با کدام سند ارائه شده از جانب شما، پاسختان را بدهیم؟ ما درباره کاری که انجام نشده که نمیتوانیم پاسخ دهیم! این موضوع که در مسئله انرژی هستهای مسئولین کشور و متخصصین هستهای دنبال ایجاد مشکل برای کشور و مردم نبودند، تندرو نبودند و هیجانی نبودند ولی از حقوق کشور دفاع میکردند و به نیروی خارجی اجازه ورود به حریم مردم را نمیدادند را به مردم نمیگویند. ما میگفتیم اگر آژانس شفافیت میخواهد باید سند ارائه کند. همین موضوع در آخر نیز جلوی مذاکرات را گرفت زیرا آنها حاضر نبودند برای اثبات ادعاهایشان سند ارائه بدهند. جمهوری اسلامی نیز با جدیت در مقابل ادعاها ایستاد و به پیشرفتهای خود نیز دست پیدا کرد.
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی در مورد دلیل انجام غنیسازی ۲۰ درصدی در ایران گفت: مردم باید بدانند که امریکا و غرب اجازه این غنیسازی را به ایران ندادند، نه سوخت راکتور تهران را دادند و نه اجازه دادند کشوری که این سوخت را دارد به ما بدهد. خوب، ما باید چه کار میکردیم؟ مگر الان در حوزه سلامت وزارت بهداشت تبلیغ نمیکند؟ یکی از داروهای مورد نیاز مردم، رادیو دارو است که حدود ۹۰ درصد استفاده رادیوداروها در حوزه تشخیص بیماری است. به اشتباه در این سالها گفته شد که ما برای درمان سرطان، ممکن است ۸۰۰هزار تا یک میلیون نفر به رادیو دارو نیاز داشته باشند اما ۹۰ درصد کاربرد رادیو دارو تشخیصی است و ۱۰ درصد آن درمانی هستند. برای تشخیص و پیشگیری از سرطان ما نیاز به داروهای رادیو اکتیوی داشتیم که باید در راکتور و یا شتاب دهنده تولید شود. باید نیاز سنجی و امکان سنجی میشد که این داروها در کدام راکتور یا شتاب دهنده تولید شود. بدون برنامه راکتور نسازیم و شتاب دهنده نخریم باید با دقت عمل کنیم.
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه امروزه این دانش در اختیار جوانها و متخصصان ما وجود دارد، به این دلیل که آنها سوخت ۲۰ درصد را به ما ندادند ما غنی سازی ۲۰ درصد کردیم، اظهار داشت: تیم مذاکره کننده فعلی به مصاحبه من با تلویزیون جامجم دقت کند. بنده به عنوان یک مسئول در کشور در این مصاحبه گفتم که ما نمیخواهیم الیالابد ۲۰ درصد غنیسازی کنیم، به دلیل اینکه نهادهای بینالمللی مرتبط ممانعت کردند و این سوخت را در اختیار ما قرار ندادند، ما این سوخت را تولید کردیم. فرآیندی فنی-مهندسی در تولید سوخت و غنیسازی و تبدیل آن به "U۳۸" است و بعد عملیات مکانیکی و متالوژیکی باید انجام شود تا این محصول به صفحه سوخت تبدیل شود. این فرآیند تولید یک افتخاری برای مردم ایران است که با تمام تحریمها توانستند این کار را به همت متخصصان جوانشان و مشاوره بزرگترها انجام دهند.
وی افزود: اگر روحیه انقلابی و بسیجی نبود، اگر گفتمان انقلاب حاکم نبود، محال بود ما موفق به تولید سوخت تهران بوشیم. با اندیشه لیبرال دموکراسی غرب، تکنوکراتی و مرعوبین غرب محال بود که ما در بحثهای فنی-مهندسی در حوزه انرژی هستهای پیشرفت کنیم. جوانهای ایران در این حوزه که واقعا هم جوان بودند، البته مشاورین و متخصصین مسنتر نیز کمک بسزایی در پیشبرد این تکنولوژی داشتند ولی خط شکن همان جوانهایی بودند که روحیه بسیجی داشتند.
عباسی با اشاره فضای معنوی و عبادی کارمندان نیروگاههای هستهای اظهار داشت: بنده وقتی به سایتهای اصلی بهخصوص در شهرستانها میرفتم، روح ایمان را در این جوانان میدیدم. مساجد در هنگام نماز جماعت مملو از جوانان بود. شور و هیجانی که این جوانان در نیمه شب داشتند، من را به یاد جوانان حاضر در جبههها را میاندازد. واقعا جوانان مؤمن و متخصص ما در فناوری هستهای از جنس همان جوانان رزمنده هستند. مردم ایران نیز اگر تهدید شود از کشورشان دفاع میکنند.
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی افزود: هنگامی که دولت عوض شد، ما منتظر بودیم که یک انتخابات آرام داشته باشیم و مذاکرات را از موضع قدرت بیشتری ادامه دهیم. موضوع فنی-مهندسی و فناوری ما پشتیبان تیم مذاکره کننده بود، به این معنی که از نظر فنی آنها تجهیزاتی تولید میکردند و کاری میکردند که تیم مذاکره کننده از موضع قدرت مذاکره کند و دیگر کسی حق نداشت به ما بگوید به چه دلیل درصدد رسیدن به فناوری هستهای هستید.
وی با تأکید بر اینکه ما نه اهل افراط هستیم و نه اهل تفریط. نه زیاد میخواهیم و نه میخواهیم این فناوری را تعطیل کنیم، تصریح کرد: به همان اندازه که کارشناسان گفتهاند. در حد ۸ تا ۱۰هزار مگاواتی که مسئول تولید برق کشور گفته در همان حد باید در صنعت هستهای فعالیت کنیم و تمام زیر ساختهای مرتبطه با این صنعت را داشته باشیم. حتی باید پلوتونیوم نیز داشته باشیم.
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی خاطر نشان کرد: آنها بیخود میگویند که راکتور اراک، راکتور تولید پلوتونیوم است، آن راکتور و همه راکتورها باید پلوتونیوم تولید کنند، زیرا پلوتینیوم سوخت راکتورهای آینده است، ما انگار تا نوک دماغ خود را بیشتر نمیبینیم و یا فقط میخواهیم در دورهای که خودمان مسئولیت داریم تنها به آینده نگاه کنیم، در حالیکه ما مسئول تامین انرژی نسلهای آینده نیز هستیم، مگر پلوتونیوم فقط در سلاح استفاده میشود؟ اورانیوم مگر فقط در سلاح استفاده میشود؟ خیر، پلوتونیوم یکی از اساسیترین سوختهای آینده است، وقتی اورانیوم ۲۳۵ تمام میشود تازه راکتورهای پلوتونیومی شروع به کار میکنند و امروزه ساخت این راکتورها و تحقیقات روی آن ادامه دارد.
عباسی با تأکید بر اینکه اورانیوم حتما روزی تمام میشود چراکه منابع دنیا محدود است، اظهار داشت: مثل منابع ما که محدود است منابع کشورهای دیگر هم محدود است ولی پلوتونیوم یک ماده مصنوعی است یعنی در راکتورهای هستهای تولید میشود و در طبیعت نیست.
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی در پاسخ به سئوال خبرنگار تسنیم مبنی بر اینکه بازطراحی که آقای صالحی میگوید در چه رابطهای است؟ گفت: آن موضوع یک بحث دیگری است. متأسفانه این بحث طراحی برای من خیلی مسأله است. ما دنبال چه موضوعی بودیم که امروز میخواهیم بازطراحی کنیم؟ ما تحقیق و توسعه را نباید به هیچ وجه متوقف کنیم. در سانتریفیوژ، پلوتونیوم، اورانیوم و هر چیزی که به صنعت هستهای و گرفتن انرژی در آینده ارتباط دارد، باید به آن بپردازیم. آیا در دولت قبلی فکر نشده بود که ما باید بلاخره سانتریفیوژهای خود را محدود کنیم؟ بله فکر شده بود. یک مغز متفکر آنجا حاکم بود، مرکزیت فکری حاکم بود و میدانست که نیاز ما به غنیسازی ۳.۵ درصد یا ۲۰ درصد چقدر است. ما نیاز بینهایت که نداشتیم. ازدیاد سانتریفیوژها در دولت دهم بهخصوص در دورهای که بنده مدیر سازمان انرژی اتمی بودم برای جلوگیری از آن تهاجمی بود که به نابودی سانتریفیوژهای ما منجر میشد.
وی افزود: تهاجمی گسترده که ما را از طریق خرابکاری صنعتی، ارسال مواد معیوب و مواد منفجره در تجهیزات، ارسال خرابکاریهای انسانی مورد هدف قرار میدادند. عامل مهم دیگری که با جدیت دنبال میکردند حملات سایبری بود. یعنی با کار گذاشتن قطعات خاصی برای شناسایی کارخانه تاسیسات که قبلا برنامهریزی شده بود، تجهیزات ما را مرتب مورد هدف قرار میدادند و در یک لحظه ممکن بود تمام سانتریفیوژهایمان را از دست بدهیم با اینکه همچون دفاع مقدس، قهرمانانه از این غنیسازی دفاع شد، زیرا این یک موضوع اساسی در تولید هستهای در آینده است، اگر غنیسازی نداشته باشیم حتی تنظیم بازار را نمیتوانیم انجام دهیم.
عباسی با تأکید بر اینکه حتما باید انبار ذخیرهای از مواد غنی شده داشته باشیم که در مواقع خاصی که نمیتوانیم از خارج این سوخت را تهیه کنیم و قیمتها دچار نوسان میشود بتوانیم بازار را تنظیم کنیم، اظهار داشت: اینها (اورانیوم غنی شده) ذخایر استراتژیک ماست و نباید از بین برود ولی ما بر اساس نیازمان میخواستیم تولید کنیم زیرا تولید بیش از حد آن صرفه اقتصادی نداشت و نگه داری مقدار اضافی نیز برای کشور هزینه دارد.
"این متخصصها را در چه زمینهای باید مورد استفاده قرار میدادیم؟ به این نتیجه رسیدیم که آنها را پشتوانه بخشهایی از عقب افتادگی کشور در زمینه گداخت هستهای، فناوری پیشرفته و ساخت راکتورهای نسل جدید کنیم. این برنامهریزی هوشمندانهای بود که صورت گرفت. در اواخر دولت دهم پیش بینی شد و یک معاونتی به نام فناوری پیشرفته در سازمان انرژی اتمی خاص این موضوع ایجاد شد. بهتر است که از تیم مذاکره پرسیده شود که چه جریانی معاونت را تضعیف می کند؟"
وی در خصوص ایجاد معاونت کاربرد پرتوها در سازمان انرژی اتمی گفت: یک معاونت دیگر در اواخر دولت دهم به نام "معاونت کاربرد پرتوها" در سازمان انرژی اتمی ایجاد شد که کاربرد پرتوها در زندگی مردم یعنی در کشاورزی، صنعت و پزشکی گسترهای از کاربرد در زندگی مردم است. چرخش سرمایه فناوری هستهای در دنیا بیشتر در بخش کاربرد پرتوها در زندگی مردم است تا بخش تولید برق. در این قسمت سرمایه بیشتری جابهجا میشود و بیشترین استفاده ازفناوری هستهای در این نقطه است. این مسئله به فکر افرادی همانند شهید شهریاری رسید. این شهید بانی رشته "کاربرد پرتوها" در کشور است من نمیگویم ایشان بانی همه چیز در فناوری هستهای است ولی شهید شهریاری بانی ایجاد مقطع فوق لیسانس و دکترای رشته "کاربرد پرتوها" در زندگی مردم بوده است.
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی خاطر نشان کرد: وظیفه بنده بود که ایده شهید شهریاری که در حیاتش محقق نشد را علم کنم و یک معاونت هموزن معاونت نیروگاه یا معاونت چرخه سوخت در رابطه با ایده شهید شهریاری در سازمان ایجاد کنم که کاربرد پرتوها را مدیریت و ساماندهی کند. اینجا نیز این پرسش ایجاد میشود که این دوستان حاضر در مذاکرات چرا اجازه دادند معاونت "کاربرد پرتوها" که اساس کار ما با آژانس در حوزه سازمان انرژی اتمی ایران است، تضعیف شود؟ اگر از آنها این سؤال را بپرسید می گویند خیر اما من میگویم این شیر یال و کوپالش کم شده است. البته این موضوع به این معنا نیست که هیچ کاری صورت نمیگیرد اما آن جامعیتی که در قبل وجود داشت تا یک جهش بزرگ در حوزه "کاربرد پرتوها" صورت گیرد و آن تمرکز و انسجام از بین رفته است.
وی در مورد گزارش مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بعد از توافق ژنو گفت: آقای آمانو یک گزارش دیگر با عنوان "GOV/۲۰۱۴/۱۰" به شورای حکام میدهد که در این گزارش ذکر میکند هر چه ما در گزارش ۲۰۱۱ گفتیم که آن مدارک با هم سازگارند، اطلاعات جدیدی در سه سال گذشته دست پیدا کردیم که آن گزارش قبلی را بیشتر اثبات و تأیید میکند، پس یعنی ما سر ابعاد احتمالی نظامی است که با آژانس بحث داریم و آژانس به این نتیجه رسیده که ما نه تنها متهم هستیم بلکه مجرم هستیم.
عباسی اضافه کرد: حالا در لوزان چه اتفاقی میافتد؟ ما میآییم همه لغو تحریمها یا تعلیق تحریمهای ثانویه آمریکا، آن هم تحریمهای مرتبط با هستهای را به همزمانی با گزارش آژانس در مورد مسائل کلیدی که با ما دارد, منوط میکنیم؛ خب آژانس چه مسئله کلیدی با ما جز ابعاد نظامی احتمالی دارد؟ و خیلی زیرکانه این موضوع به مردم گفته نمیشود که آژانس ما را مجرم دانسته و وقتی ما را مجرم دانسته مثل قصاص قبل از جنایت است. من توضیح دادم که چه اتفاقاتی قبل از سال ۸۴ افتاده و آژانس برای ما توسط سرویسهای خارجی پروندهسازی کرده است، حالا ما در مذاکرات اینها را اصلاً نادیده میگیریم و داور و تأییدکننده را کسی میگذاریم که زودتر حکمش را صادر کرده است، به نظر من تیم مذاکرهکننده حتما باید این موضوع را توضیح دهد.
وی با بیان اینکه الان که می گویند دیگر چیزی محرمانه ندارد، پس بیایید بگویید که آژانس وقتی ما را متهم که هیچ، مجرم معرفی میکند، میخواهد چه شفافسازی کند؟! تصریح کرد: بحث خروج از NPT یک مسئله مهم است، نه خروج بلکه انحراف از NPT، یعنی اگر کشوری از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای تخطی کرده باشد، حالت بایکوتی و تحریمی برای او انجام میدهند و باید کل تاسیسات هستهای خود را جمع کند، زیرا انحراف داشته است.
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با تأکید بر اینکه آقای ظریف باید از مذاکرات پشت پرده بگوید که آیا راجع به اینها صحبت کردهاند؟ زیرا روح توافق ژنو روح سلاح است، اظهار داشت: سلاح دو بُعد دارد؛ یکی مواد است، یعنی پلوتونیوم و اورانیوم غنی شده که تولید آنها الان در کشور ما یا تعطیل شده و یا حد آن به شدت پایین آمده است. از طرفی بُعد دوم آن فناوری است، فناوری موضوعی است که آژانس الان با حوزه سازمان انرژی اتمی ما مذاکره میکند و تا حالا در گزارشاتی که آقای آمانو بعد از یک سالونیم به آژانس داده، گفته من از پاسخهای ایران قانع نشدم؛ یعنی ایران پاسخ داده ولی قانع نشده است.
وی افزود: مثل دورهای که ما پاسخ میدادیم و قانع نشد، در این سه سال و نیم هم قانع نشده است، پس دوستان راستش را بگویند که ما را به کجا خواهند برد؟ ما نمیگوییم شگردهای خود را بگویند، بلکه میگوییم پشت پرده چه بوده که شتابزده پذیرفتید اصفهان، اراک، نطنز و فردو را تعطیل کنید و بعد آن چه چیز دیگری را میخواهید بدهید؟ شما که همه چیز را دادهاید پس برای چه چیزی میخواهید چانهزنی کنید؟!
"از این طرف عزیزان ما پاسخ میدهند و واقعا میخواهند از حقوق کشور دفاع کنند ولی میگویند فلان مقاله و آزمایش برای چه انجام شده است؟ میگویند قانع نمیشوم. قرار نیست قانع شود یا میخواهد قانع نشود؟ آیا اراده سیاسی ۱+۵ بهخصوص آمریکا و چند کشور اروپایی بر این است که آژانس قانع شود؟ یعنی آژانس بدون فشار بررسی کند یا با فشار؟ این را صریحاً باید در برگه اقدامی که میخواهند بدهند یا FACT SHEET ایرانی بگویند و واقعا نظر دهند که با این آژانس چه خواهند کرد؟ این خیلی بحث مهمی است، همه چیز به نظر آژانس موکول شده و آژانس عملاً نظر منفی دارد."
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی اضافه کرد: حتی در مذاکرات حضوری هم نظر منفی خود را به شخص بنده اعلام کردند ولی من از آنها خواستم اخلاق حرفهای را رعایت کنند، من در صحبت حضوری صریحا ذکر کردم و گفتم که ما نمیخواهیم شما به نفع ما کاری کنید، شما همان اخلاق حرفهای را رعایت کنید و اگر ما مقصریم اثبات کنید و اگر نیستیم بگویید مقصر نیستیم و تحت فشار غربیها در این زمینه نباشید.
نظر شما